جینگیل و فینگیل | ||
خدایا! همه درهای وحشت و مرگ در کمین من نشسته اند، خدایا! سرب مذاب پرشده در کاسه سرم، من آن آتش روانم من آن آتش ترم ای دوست ای آشنا بیا تا باهم در پونه های بهاری شنا کنیم و هم اینک در بازکن به کلبه من بیا بگذار نسیم از هر که در راه است بپرسد نشانه هایت را تا بر شاخه های لبانت مرغان بوسه بازگردند، تا لب بر لبم نهی و به امید خویش مرا آتش زنی. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |